این چند روز کلا زدم تو کار تغییر و تحول. امروز نوبت به اتاقم رسید. بعد از نزدیک به چند ساعت و خالی کردن چند کارتن آشغال تونستم اتاقم رو مرتب کنم. باورتون نمیشه تو همین یک ذره جا چقدر آت و آشغال جا شده بود. پدرم دراومد تا جمعشون کردم. از سیستم کاملا ناجوانمردانه ای استفاده می کردم. هرچی میومد جلو دستم می ریختم دور 🙂 الان اتاقم دیگه خیلی خالی شده. فقط مونده 2-3 تا کمد که توشون انقدر آت و آشغال هست جرات باز کردن درشون رو هم ندارم. یک نکته جالب که بهش برخوردم این بود که دیدم تو این مدت چقدر وسیله برای کامپیوترم خریده بودم. کلی جعبه شد برای خودش. نگاه کنید فقط 5 تا پاور سوخته پیدا کردم 🙂 قطعه فروش ها هم این همه جعبه در روز دم در مغازشون نمیندازند. البته بعضی از جعبه های بدرد بخور تو تصویر نیست. یکی دیگه از مشکلاتی که اذیتم می کرد مشکل سیم کشی بود. سیم DSL نمی رسید. می آوردی این ور تر سیم دیش نمی رسید و … خلاصه امروز داشتم فکر می کردم چی میشد همه چی بیسیم می شد! مخصوصا این همه سیم پشت کیس. به خاطر همینه که از iMac خوشم میاد. چون فقط یک سیم برق داره و بس. در پایان این هم یک عکس پانوراما از اتاق. چطور شده ؟
دستهها
7 دیدگاه دربارهٔ «دکوراسیون اتاق»
تلفن پاناسونیکت که مثه مال منه ! منم از این ساک دستی سواچ ها دارم اتفاقا همین رنگی 😀
salam sina joon
Mibinam ke hesabi mashghole ozaa va ahaval chetoreh az ghol man be hame salam bereson va har vaght up shodi khabar bedeh ta matalebeto bekhonam har chand azash sar dar nemiaram. dars va mashgh chetoreh va az inkeh otaghet ro tamiz va moratab kardi hal kardam.
affffffffffarin pesare khub,vali hanuz ye kam balaye takhtet namoratabeeeeeeeehhhhhhhhhaaaaaaa!!!!!!
چه تفاهمی فرزاد جون ! از این تلفن پاناسونیک ها همه دارند نمی دونم چرا. زمان خودش بچه معروفی بوده
عمو جلیل پاسخ شما را میل می کنم 🙂
این حدیث همیشه نکته سنج بوده و چشمش همه جا رو میدیده. اونجا رو دیگه انرژی برام نمونده بود
otaghet kheyli khub shode bood moratab va tamiz,afarin faghat oon komodaro tamiz koni dige takmil mishe;)